جدول جو
جدول جو

معنی خام گوی - جستجوی لغت در جدول جو

خام گوی
(بُ پُ)
بیهوده گوی، ناسنجیده گوی، یاوه گوی:
چرا پیش تو کاوۀ خام گوی،
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویژگی چیزی که از حرارت زیاد ظاهرش سوخته و باطنش خام باشد مثل گوشت، برای مثال دل را ز درد و داغ به تدریج پخته کن / هش دار، خام سوز نسازی کباب را (صائب - لغت نامه - خام سوز)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خام جوش
تصویر خام جوش
بی تجربه، نا آزموده و تازه کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خام رای
تصویر خام رای
کسی که رای و اندیشۀ خام دارد، آنکه رای و عقل درست ندارد، برای مثال تو ای طفل ناپختۀ خام رای / مزن پنجه در شیر جنگ آزمای (نظامی۵ - ۸۲۸)
فرهنگ فارسی عمید
(کِ گَ وَ)
رجوع به گون سفید شود
لغت نامه دهخدا
(تَ مِ)
بمعنی خاتم سهیل نشان است که کنایه از دهان محبوب و معشوق و شاهد و ساقی باشد. (برهان) :
چون آب پشت دست نماید نگین نگین
پس مهر جم بخاتم گویا برافکند.
خاقانی.
بخاتم سهیل نشان رجوع شود
لغت نامه دهخدا
بندر آزادی است به فرمز که در سال 1858 میلادی برای تجارت اروپاییان آزادی این بندر تأمین گردید و در اول اکتبر سال 1884 در این بندر بین فرانسویها و چینی ها جنگی درگرفت، در اطراف آن معادن گوگرد فراوان است
لغت نامه دهخدا
آنکه بر یک چیز قیام نداشته باشد بلکه در هر زمانی تلون پدید آورد، (آنندراج) (اشتینگاس) (ناظم الاطباء) :
توانم که من با تو ای خام خوی
کنم پختگی گردم آزرم جوی،
نظامی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
خاک قبر. سفی ̍. سفاه. رمس. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس). مجازاً گور. قبر
لغت نامه دهخدا
تصویری از خام رای
تصویر خام رای
ناقص عقل
فرهنگ لغت هوشیار
کت پیشگوی اختری یکی اختری گفت از آن پس به راه کزینسان ببرم سر ساو شاه (فردوسی) کندا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هام گون
تصویر هام گون
همرنگ: از جمله هفتاد هزار اسپ هام گون رنگ هم بالا بودند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
قل مرحبًا
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
Greeter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
saluer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پوست گاو
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
挨拶者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
سلام کرنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
অভিবাদনকারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
ผู้ทักทาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
mtangazaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
selamlaşan kişi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
인사하는 사람
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
מַבְרֵך
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
приветствующий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
penyapa
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
अभिवादनकर्ता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
begroeter
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
salutatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
saudador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
问候者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
powitalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
вітальник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
Begrüßer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سلام گوی
تصویر سلام گوی
saludador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی